یخ بندونای قطبیه چشمات حرارت دستامو کم کرده
چشمای من ماسیده رو عکسات از بس نخوابیده ورم کرده
هوا چهل درجه تب داره اخبار می گفت آسمون صافه
اما من امشب ابر می سازم از دود سیگار , عطر نسکافه
چشمای من ماسیده رو عکسات از بس نخوابیده ورم کرده
هوا چهل درجه تب داره اخبار می گفت آسمون صافه
اما من امشب ابر می سازم از دود سیگار , عطر نسکافه
خونه دلتنگه , صندلی خستست
کوچه لج کرده , بی تو بن بسته
رادیو دق کرد , قبضه رو طاقچه , صداتو روی تلفن بسته
قرصها کم میشن , ساعتها خوابن
خودنویس از تو گریه می سازه
خندتو بردی آیینه تب کرده
راهو برگردون در هنوز بازه
امشب دلم بدجور آشوبه
دستای تو صد سال ازم دورن
توی دلم یه پادگان سرباز , انگار رختاشونو می شورن
من می زنم بیرون از این خونه , وقتی چراغها همه خاموشه
وقتی نباشی دیگه هیچ عشقی , پیراهن تو رو نمی پوشه
خونه دلتنگه , صندلی خستست
کوچه لج کرده , بی تو بن بسته
رادیو دق کرد , قبضه رو طاقچه , صداتو روی تلفن بسته
قرصها کم میشن , ساعتها خوابن
خودنویس از تو گریه می سازه
خندتو بردی آیینه تب کرده
راهو برگردون در هنوز بازه
See Less