شک می کنم به خواب، برف می بارد،
باد می ایستد باد می ایستد در چشم های باز
شک می کنم به خواب، برف می بارد،
باد می ایستد باد می ایستد در چشم های باز
حیف، حیف، فرصتی نیست برای آب شدن در آفتاب
این خواب می پوشاند، دست های تو را و قلب مرا
حیف، حیف حیف حیف …
شک می کنم به باد!
به برف! به خواب!
شک می کنم با باد!
به برف! به خواب!
شک می کنم به زخم، به تیغ، به درد
در پایان همین موسیقی در آغاز خواب
شک می کنم به خواب!
برف می بارد، باد می ایستد
باد می ایستد در چشم های باز
باد می ایستد باد می ایستد در چشم های باز
شک می کنم به خواب، برف می بارد،
باد می ایستد باد می ایستد در چشم های باز
حیف، حیف، فرصتی نیست برای آب شدن در آفتاب
این خواب می پوشاند، دست های تو را و قلب مرا
حیف، حیف حیف حیف …
شک می کنم به باد!
به برف! به خواب!
شک می کنم با باد!
به برف! به خواب!
شک می کنم به زخم، به تیغ، به درد
در پایان همین موسیقی در آغاز خواب
شک می کنم به خواب!
برف می بارد، باد می ایستد
باد می ایستد در چشم های باز
See Less