سونات نبودت تو پائیز جاری
بازم قرص هامو فراموش کردم
که تجویز کردی واسه بیقراریم
فراموش کردم، قراره نباشی
فراموش کردم، فراموشیا رو
شبیه سلام تو شاید شنیدم
خداحافظیهای تو گوشیا رو
فراموش کردم قراره بمیرم
فراموش کردم قراره بمیرم
که بعد از تو جز مرگ چیزی نمونده
یه جوری تمام جهانم سیاهه
که شاید جز این رنگ چیزی نمونده
فراموش کردم قراره بمیرم
که بعد از تو جز مرگ چیزی نمونده
یه جوری تمام جهانم سیاهه
که شاید جز این رنگ چیزی نمونده
قوی نیستم، وقتی از دست میدم
قوی نیستم، عشق اصلاً قوی نیست
کسی که تو تنهاییهاش پیله بسته
غزل گفته از تو ولی منزوی نیست
قوی نیستم، وقتی از دست میدم
قوی نیستم، عشق اصلاً قوی نیست
کسی که تو تنهاییهاش پیله بسته
غزل گفته از تو ولی منزوی نیست
عشق اصلاً قوی نیست
نترسیدم اما سَرَم اومد آخر
تو دیدارِ اول تو رو جا گذاشتم
مثل یوسفی که زُلیخا نداره
خودم رو تو قصر تو تنها گذاشتم
یه آهنگ غمگین شبا پخش میشه
سُنات نبودت تو پائیز جاری
تموم میشم امشب تو رویایی از تو
تموم میشم امشب تو چشم انتظاری
قوی نیستم، وقتی از دست میدم
قوی نیستم، عشق اصلاً قوی نیست
کسی که تو تنهاییهاش پیله بسته
غزل گفته از تو ولی منزوی نیست
قوی نیستم، وقتی از دست میدم
قوی نیستم، عشق اصلاً قوی نیست
کسی که تو تنهاییهاش پیله بسته
غزل گفته از تو ولی منزوی نیست
عشق اصلاً قوی نیست
See Less