دوست دارم
ولی با ترس و پنهانی
که پنهان کردن یک عشق
یعنی اوج ویرانی
یعنی اوج ویرانی
ولی با ترس و پنهانی
که پنهان کردن یک عشق
یعنی اوج ویرانی
یعنی اوج ویرانی
دوست دارم دوست دارم
دوست دارم دوست دارم
ولی با ترس و پنهانی
ولی با ترس و پنهانی
دلم رنج عجیبی میبرد از دوریت اما
دلم رنج عجیبی میبرد از دوریت اما
نجابت میکند مانند بانوهای ایرانی
نجابت میکند مانند بانوهای ایرانی
دوست دارم دوست دارم
دوست دارم دوست دارم
ولی با ترس و پنهانی
ولی با ترس و پنهانی
دوست دارم
غم این جمله را دیدی
تفاوت دارد این سیلاب
تفاوت دارد این سیلاب
با شبهای بارانی با شبهای بارانی
دلم رنج عجیبی میبرد از دوریت اما
دلم رنج عجیبی میبرد از دوریت اما
نجابت میکند مانند بانوهای ایرانی
نجابت میکند مانند بانوهای ایرانی
دوست دارم دوست دارم
دوست دارم دوست دارم
ولی با ترس و پنهانی
ولی با ترس و پنهانی
See Less