من اشک فرو ریخته از چشمه فراتم
بشناس منو من یکی از گریه کناتم
من شمع عذای تو رو خاموش نکردم
اون تیکه ی کوچیک و فراموش نکردم
اه ای تن صد جا که پر از نیزه شکسته
ای بغض تو در چشم خداوند نشسته
اه از دل رنجیده زینب که حسینش
بی سر به عذای زن و فرزند نشسته
بشناس منو من یکی از گریه کناتم
من شمع عذای تو رو خاموش نکردم
اون تیکه ی کوچیک و فراموش نکردم
اه ای تن صد جا که پر از نیزه شکسته
ای بغض تو در چشم خداوند نشسته
اه از دل رنجیده زینب که حسینش
بی سر به عذای زن و فرزند نشسته
کی گفته غریبیم عزیز دل خواهر
در هر دو جهان نیست کسی از تو تنی تر
صد بار در این فاصله رو خاک نشستم
فریاد زدم صد دفعه با گریه برادر
ای بند دل حیدر کرار ابوالفضل
بند جگرم پاره شده انگار ابوالفضل
بعد از تو حسینم تک و تنهاست کجایی
آتیش زدن خیمه رو عباس کجایی
دنبال تو با قد کمون اومده مادر
بالای سرت سینه زنون اومده مادر
با قد کمون اومده و روشو گرفته
پهلوی تو افتاده و پهلوشو گرفته
ای بند دل حیدر کرار ابوالفضل
بند جگرم پاره شده انگار ابوالفضل
بعد از تو حسینم تک و تنهاست کجایی
آتیش زدن خیمه رو عباس کجایی
See Less