Mohsen Chavoshi Bi Badan Cover Thumb

Bi Badan

ببین مادر ببین مادر ببین مادر زمستونه
ببین احوالمو که مثل موی تو پریشونه
واسم رخت عزا تن کن همینجا شمع روشن کن
که امشب حال من عین شب شام غریبونه

حدیثی آیه ای چیزی بخون مادر پریشونم
پریشونم که اینجایی و از چشم تو پنهونم
بغل وا کن واسه پروانه های پیرهنم شاید
بتونم تیکه هامو توی آغوشت بچسبونم

یه جوری گریه کن دنیا بفهمه مادرم اینجاست
تو میدونی فقط که پلک های آخرم اینجاست
صدای گریه هاتو میشنوم دستاتو میبینم
بهم نزدیک شو نزدیک سنجاق سرم اینجاست

جهان دیوونه ای بی دردسر میخواست من بودم
که اهل سوختن بودم که اهل ساختن بودم
دلم میخواست از این لحظه های سرد بی وزنی
به آغوش تو برگردم اگرچه بی بدن بودم
بی بدن بودم

ببین مادر ببین مادر ببین مادر زمستونه
ببین احوالمو که مثل موی تو پریشونه
واسم رخت عزا تن کن همینجا شمع روشن کن
که امشب حال من عین شب شام غریبونه

See More

See Less

More from Mohsen Chavoshi