با هم دو تا فیلمو تو سینما دیدیم
با هم دو تا کافه با هم غذا پختیم
گفتم دوست دارم گفتم تو هم گفتی
ترکم که میشستی رو زین موتور تو شهر
هی زمزمه میکردی با عشق در گوشم
انگار میدونستیم از هم جدا میشیم
این وصلت ناممکن من آب و تو آتیشی
اما دلم برات تنگ میشه نشد بمونم پیشت
هوا که بارونی شد بخار نشست رو شیشه
اول اسممونو روی بخارا حک کن
میگن که بی تو شادم به گفته هاشون شک کن
دلم برات تنگ میشه نشد بمونم پیشت
هوا که بارونی شد بخار نشست رو شیشه
اول اسممونو روی بخارا حک کن
میگن که بی تو شادم به گفته هاشون شک کن
دلم برات تنگ میشه
من به زندگی بعد از مرگ هم معتقدم
چونکه بعد از تو من مردمو بازم زیستم
نبودنت را فهمیدم نه بودنت
اما نبودنت بسیار شبیه بودن است
دلتنگ تو میشم شبا وقتی که تاریکه هوا
وقتی سکوت ممتده بسیار حال من بده
دلتنگ اون حسم چرا تکرار نمیشه بعد تو
سخت بود اما من شدم با جیب خالی مرد تو
حال و هوای اون روزا دنیای کوچیک تو سرم
کی فکرشو میکرد یه روز دنیا خراب شه رو سرم
دلم برات تنگ میشه نشد بمونم پیشت
هوا که بارونی شد بخار نشست رو شیشه
اول اسممونو روی بخارا حک کن
میگن که بی تو شادم به گفته هاشون شک کن
چون دلم برات تنگ میشه
See Less