شده ام بت پرست تو ، تو ، تو ، تو …
شب هجرون دیگه تمومه ، گل مهتاب بر سر بومه
عاشقی جز بر تو حرومه ، که برای تو زنده ام
آه ، که برای تو زنده ام
شده ام بت پرست تو ، قسم به چشمون مست تو
به کنج میخونه روز و شب شده ام جام دست تو
آه ، شده ام جام دست تو
به تو چون سجده میکنم ، شرر تو هر سینه میزنم
به قصه میخوام که بعد از این بت روی تو بشکنم
آه ، بت روی تو بشکنم
شب هجرون دیگه تمومه ، گل مهتاب بر سر بومه
عاشقی جز بر تو حرومه ، که برای تو زنده ام
آه ، که برای تو زنده ام
روم از هر خونه به خونه که بگیرم از تو نشونه
دل من یک کاسهٔ خونه ، که برای تو زنده ام
آه ، که برای تو زنده ام
شده ام بت پرست تو ، قسم به چشمون مست تو
به کنج میخونه روز و شب شده ام جام دست تو
آه ، شده ام جام دست تو
به تو چون سجده میکنم ، شرر تو هر سینه میزنم
به قصه میخوام که بعد از این بت روی تو بشکنم
آه ، بت روی تو بشکنم
شب هجرون دیگه تمومه ، گل مهتاب بر سر بومه
عاشقی جز بر تو حرومه ، که برای تو زنده ام
آه ، که برای تو زنده ام
روم از هر خونه به خونه که بگیرم از تو نشونه
دل من یک کاسهٔ خونه ، که برای تو زنده ام
آه ، که برای تو زنده ام
عزیزم کاسه چشمم سرایت
میون هر دوچشمم جای پایت
شب هجرون دیگه تمومه ، گل مهتاب بر سر بومه
عاشقی جز بر تو حرومه ، که برای تو زنده ام
آه ، که برای تو زنده ام
روم از هر خونه به خونه که بگیرم از تو نشونه
دل من یک کاسهٔ خونه ، که برای تو زنده ام
آه ، که برای تو زنده ام
See Less