ناراحتت کردم دمِ رفتن
خواستم که نا امید بشی از من
خواستم که نا امید بشی از من
این عادلانه نیست می دونم
اَزم نپرس چطور می تونم
یکم واست لازمِ بی رحمی
دلیلشُ حالا نمی فهمی
به بغض وادارم نکن اِنقدر
این گریه ها باشه برایِ بعد
توو قلبِ من یه امپراتوره
تسلیم میشه چونکه مجبوره
برو، نباید مالِ من باشی
خواهش نکردم، این یه دستورِ
نفرین به این وجدانِ بیهودم
ای کاش من خودخواه تر بودم
غرورِ من این بار حق داره
دنیا به من خیلی بدهکاره
سکوت یعنی مرده فریادم
باید تورو از دست می دادم
از من به تو پنجره ای وا نیست
وقتی که خوشبختیت، اینجا نیست
توو قلبِ من یه امپراتوره
تسلیم میشه چونکه مجبوره
برو، نباید مالِ من باشی
خواهش نکردم، این یه دستورِ
See Less