Mahan Bahramkhan Atre Boodar Cover Thumb

Atre Boodar

بهم آمارِت رسید
با یکی دیدن تورو
من بستم چمدوناتو بستم چشام و از اینجا برو
فکر کن یکی توو اتاق
هر شب تا صبح بیدار بود
عطرایِ تازه می زدی این آخریاشم یکمی بودار بود
فکر کن یکی خوابِت که بُرد
گوشیت و از دستت کشید
قربون صدقه هات و خوند کُپ کرد و عکسات و ندید
شاید دلِ دیدن نداشت
شاید نخواست باور کنه
چی می تونه حالِ من و از اینکه هست بدتر کنه

لعنتی دیدم چه جوری تو پُشتِ گوشی ضعف کردی واسه اون
من خودم دیدم ، خودم! چی کار دارم به دیگرون

من، یه جنون آنی
من ، شبای طولانی
من، یه ابرِ بارونی
من، آره خود پشیمونی

من ، یه جنون آنی
من ، شبای طولانی
من ، یه ابرِ بارونی
من ، آره خود پشیمونی

من زندگیم از دس رفت راحت
آروم نمی شم حتّی یک ساعت
جوری زدی که دیگه از دردِش
به هیشکی نشه اطمینان کردِش

لعنتی دیدم چه جوری تو پُشتِ گوشی ضعف کردی واسه اون
من خودم دیدم ، خودم! چی کار دارم به دیگرون

من ، یه جنون آنی
من ، شبای طولانی
من ، یه ابرِ بارونی
من ، آره خود پشیمونی

من و یه جنون آنی
من و شبای طولانی
من و یه ابرِ بارونی
من و منو خود پشیمونی منو

منو
منو
منو
منو

See More

See Less

More from Mahan Bahramkhan