بزار بمونم با این منه بیمارو
چندتا عکسی که ازت هست رو این دیوارو
لعنتی راحت بزارم این یه بارو
نفسامو بکشم تنهایی صبح تا شب
بهتر از اینه که هر روز با بغض پاشم
اومدی باشی چراغ خونم اما
میگذره من هرشبم تنهایی با شمع
منو بهم ریختی حالا بوده قصدت چی
سربازت بشم و تو ملکه ی قصرت شی
نشونم دادی گرگی تو لباس میش
آخر هم به آرزوهام زدی تو آتیش
منو ببین حالم خرابه رو صورتم خنده سرابه
منو ببین که دردام انقد زیاده که خودش یه کتابه
هر چی داشتم آرزو دادی به باد تو
مگه میشه توو سنگ دلی کسی برسه به پاتو
عاشقت بودم و تو حتی نخواستی
که بشناسی منو گم گم نکنی دلمو
تو کاری کردی که بزنم چشامو
عینک بدبینی و نبینه نگاهم
تمام خوبیای دورمو یه ریز
هوای گریه و غم کنه صدام
دیواری کوتاه تر از دلمو ندیدی
که خوشیای دلمو دزدیدی
برمیگرده همه ی ورقا ولی به جاش
تو می مونی با زندگی و غماش
هر چی داشتم آرزو دادی به باد تو
مگه میشه توو سنگ دلی کسی برسه پاتو
عاشقت بودم و حتی تو نخواستی
بشناسی منو گم نکنی دلمو
See Less