m
Followers:
0
شب که میرسد از کنارهها
گریه میکنم با ستارهها
وای اگر شبی ز آستین جان
بر نیاورم دست چارهها
همچو خامشان بستهام زبان
حرف من بخوان از اشارهها
ما ز اسب و اصل افتادهایم
ما پیادهایم ای سوارهها
ای لهیب غم آتشم مزن
خرمنم مسوز از شرارهها
See More
See Less