قدر تو بیشتر میدونم … حالا که برگشتی خونم
قدر تو حالا میدونم … سرتو بذار رو شونم
قدر تو حالا میدونم … سرتو بذار رو شونم
وقتی که اینجا نبودی … همه چی خاکستری بود
رنگی رو چشمام نمیدید … حال و روزم دیدنی بود
تو نبودی که ببینی … شب چه جوری بی تو سر شد
تو نبودی که ببینی … گونههای من چه تر شد
شب و روز من یکی بود … گریههام از بیکسی بود
دستای تو رو می خواستم … اینجا جات خیلی خالی بود
قدر تو بیشتر می دونم … حالا که برگشتی خونم
قدر تو حالا میدونم … بمون پیشم مهربونم
وقتی که اینجا نبودی … من تو رو صدات میکردم
آره تو اینجا نبودی … ولی من نگات میکردم
شب و روز من یکی بود … گریههام از بیکسی بود
دستای تو رو می خواستم … اینجا جات خیلی خالی بود
____________
نگین فرهمند
See Less