من دیگه غربت نمی خوام عشقو با حسرت نمی خوام
صدای هق هق و گریه کنج این خلوت نمی خوام
هر جایی که درد زیاده قلبم اونجا خونه کرده
غم و مهمون کرده و زود خوشی رو روونه کرده
دیگه طاقتی نمونده که بخوام جدا بمونم
شعرای پر از من و تو با خودم تنها بخونم
کاش ببینمت دوباره خیلی کم حتی یه لحظه
مثه اون روزای اول همه ی جونم بلرزه
کاش خدا منو ببینه ببینه چه گیج و خستم
دستمو محکم بگیره بگه که نترس من هستم
کاش فقط یه بار دیگه با چشام تو رو ببینم
حاضرم تا ته عمرم پای این حسرت بشینم
مثه انتظار کشیدن همه آرزوم همینه
پس بذار یه بار دیگه این چشام تو رو ببینه
کاش خدا بگه تو گوشم که نترس از این زمونه
این زمونه ای که خیلی با دلم نامهربونه
کاش خدا منو ببینه ببینه چه گیج و خستم
دستمو محکم بگیره بگه که نترس من هستم
کاش فقط یه بار دیگه با چشام تو رو ببینم
حاضرم تا ته عمرم پای این حسرت بشینم
صدای هق هق و گریه کنج این خلوت نمی خوام
هر جایی که درد زیاده قلبم اونجا خونه کرده
غم و مهمون کرده و زود خوشی رو روونه کرده
دیگه طاقتی نمونده که بخوام جدا بمونم
شعرای پر از من و تو با خودم تنها بخونم
کاش ببینمت دوباره خیلی کم حتی یه لحظه
مثه اون روزای اول همه ی جونم بلرزه
کاش خدا منو ببینه ببینه چه گیج و خستم
دستمو محکم بگیره بگه که نترس من هستم
کاش فقط یه بار دیگه با چشام تو رو ببینم
حاضرم تا ته عمرم پای این حسرت بشینم
مثه انتظار کشیدن همه آرزوم همینه
پس بذار یه بار دیگه این چشام تو رو ببینه
کاش خدا بگه تو گوشم که نترس از این زمونه
این زمونه ای که خیلی با دلم نامهربونه
کاش خدا منو ببینه ببینه چه گیج و خستم
دستمو محکم بگیره بگه که نترس من هستم
کاش فقط یه بار دیگه با چشام تو رو ببینم
حاضرم تا ته عمرم پای این حسرت بشینم
See Less