بذار از نگاهت، همین چند ساعت، واسه من بمونه
با این چند ساعت، چراغای این خونه روشن بمونه
با این چند ساعت، چراغای این خونه روشن بمونه
حالا که نمیشه، تمامه تو سهمه، منو زندگیم شه
بذار چند ساعت، نگاهم این عشقو، با چشمات سهیم شه
صبورم که باشم نه، طاقت ندارم، نبینم تو رو
اگه سنگ بارید، اگه سیل اومد، تو بی من نرو
اگه خیلی سخته، اگه خیلی دوره، اگه حتی دیر
همین چند ساعت، همین دلخوشی رو تو از من نگیر
از این سرنوشتی که بهش دچارم، مگه بدترم بود
یه مشت خوابه بد شد، همه رویاهایی که تویه سرم بود
تو رو اینجوری کم، همون آرزو بود، که هیچوقت نکردم
ببین ترسه دوریت با من کاری کرده، که راضی به دردم
صبورم که باشم نه، طاقت ندارم نبینم تو رو
اگه سنگ بارید، اگه سیل اومد، تو بی من نرو
اگه خیلی سخته، اگه خیلی دوره، اگه حتی دیر
همین چند ساعت، همین دلخوشی رو تو از من نگیر
صبورم که باشم نه، طاقت ندارم نبینم تو رو
اگه سنگ بارید، اگه سیل اومد، تو بی من نرو
See Less