فکر میکردم اون یه ذره آدمه
رفتو تنها شد دلم یه عالمه
البته تا اونجایی که یادمه
هر چی خوردم از این دلِ سادمه
من خسته شدم از آدما و طعنه هاشون
خسته شدم از اومدن و رفتناشون
خستم از خیابونو پیاده روهاش
ازت که خواسته بودم مراقبم باش
چقد تنهام تنهام تنهام
چقد سرده بی تو دستام
تو رو میخوام میخوام میخوام
پر از اشکه سرده چشمام
چقد تنهام تنهام تنهام
چقد سرده بی تو دستام
تو رو میخوام میخوام میخوام
پر از اشکه سرده چشمام
«علیشمس»
هندزفیری تو گوشمه، یه کوله رو دوشمه
یه پیرهن سیاه تنم همونی که همیشه میپوشمه
نمیدونم کجای شهرم تو کوچه ها سرگردونم
به امید اینکه تورو ببینم تا سرمو برگردونم
ولی حیف تو اینجا نیستی
مگه تو همونی نبودی که میگفتی پام وامیستی
منم و جای خالی با یه مشت یادگاری
که از همدیگه دو سه ساله داریم
حالا تکلیف چیه فراموش کنیم
نه این کارا کارِ ما نیست
با اینکه همش دنبال فانیم
ولی بیخیالی تو مرام ما نی
یادمه میگفتی حتی اگه از آسمون سنگ بارید
بازم قول بده که دوستم داری نمیخوام ببینم غم داری
ولی حیف که این روزا یه حس دیگه رو من داری
چرا یه حس دیگه رو من داری
«مهدی جهانی»
خستم از این همه کشیدن
نصف شب از خواب پریدن
تو بیخیالی ولی من
عاشقتم هنوز شدیدا
بارون و تهران هدفون و آهنگ
چرا تو بی من نمیشی دلتنگ
نگام هرشب به آسمونه
بی تو کلافم پر از بهونه
چقد تنهام تنهام تنهام
چقد سرده بی تو دستام
تو رو میخوام میخوام میخوام
پر از اشکه سرده چشمام
چقد تنهام تنهام تنهام
چقد سرده بی تو دستام
تو رو میخوام میخوام میخوام
پر از اشکه سرده چشمام
See Less