کرک جان ! خوب می خوانی
من این غمگین سرودت را
هم آواز پرستوهای آه خویشتن پرواز خواهم داد
به شهر آواز خواهم داد
ره هر پیک و پیغام و خبر بسته ست
ته تنها بال و پر ، بال نظر بسته ست
قفس تنگ است و در بسته ست
گرت دستی دهد با خویش در دنجی فراهم باش
بخوان آواز تلخت را ، ولیکن دل به غم مسپار
بی کران وحشت انگیزی ست.
خامش خاکستری هم بارد و بارد.
وین سکوت پیر ساکت نیز . هیچ پیغامی نمی آرد.
پشت ناپیدائی آن دورها شاید. گرمی و نور و نوا باشد؛
بال گرم آشنا باشد
من این آواز پاکت را دراین غمگین خراب آباد
چو بوی بال های سوخته ات پرواز خواهم داد
من این غمگین سرودت را
هم آواز پرستوهای آه خویشتن پرواز خواهم داد
به شهر آواز خواهم داد
ره هر پیک و پیغام و خبر بسته ست
ته تنها بال و پر ، بال نظر بسته ست
قفس تنگ است و در بسته ست
گرت دستی دهد با خویش در دنجی فراهم باش
بخوان آواز تلخت را ، ولیکن دل به غم مسپار
بی کران وحشت انگیزی ست.
خامش خاکستری هم بارد و بارد.
وین سکوت پیر ساکت نیز . هیچ پیغامی نمی آرد.
پشت ناپیدائی آن دورها شاید. گرمی و نور و نوا باشد؛
بال گرم آشنا باشد
من این آواز پاکت را دراین غمگین خراب آباد
چو بوی بال های سوخته ات پرواز خواهم داد
See Less