Alireza Eftekhari Atashe Eshgh Cover Thumb

Atashe Eshgh

تا که نشانت در همه جا می جویم
در همه دنیا وصف تو را می گویم
از دل شب تا به سحر هر لحظه
خاک رهت تا به ثریا می پویم

از دل شب تا به سحر هر لحظه
خاک رهت تا به ثریا می پویم

باز ای جان بار دگر خاموشی
چهره ی خود از نظرم می پوشی
درد مرا مرغ سحر می داند
دم به دم این نغمه ی غم می خواند

در شب تنهایی من
با دل شیدایی من
بر همه کس عیان شود
قصه ی تنهایی من
قصه ی رسوایی من
هر دم از شوق وصالت لبریزم
با نگاهی از سر جان برخیزم
تا نشانی آتش عشقت در دل
از همه عالم غیر تو من بگریزم

از همه عالم غیر تو من بگریزم

تا که نگاهت یک نظر افتد بر من
خنده زند مرغ چمن در گلشن
دیده چرا تر نشود از شوقت
جان ز شعف چون نگریزد از تن

دیده چرا تر نشود از شوقت
جان ز شعف چون نگریزد از تن

باز ای جان بار دگر خاموشی
چهره ی خود از نظرم می پوشی
درد مرا مرغ سحر می داند
دم به دم این نغمه غم می خواند

در شب تنهایی من
با دل شیدایی من
بر همه کس عیان شود
قصه ی رسوایی من
قصه ی رسوایی من

See More

See Less

More from Alireza Eftekhari

Featured on