یاری از مشروطه خواهان رفته در بین رقیبان
خام نامردان شد و شد اسیر چنگشان
تابمان بی تاب کرد خوابمان بی خواب کرد
پای در بند رقیب خون به دل خون آب کرد
این منم ستارخان، این منم ستارخان
خام نامردان شد و شد اسیر چنگشان
تابمان بی تاب کرد خوابمان بی خواب کرد
پای در بند رقیب خون به دل خون آب کرد
این منم ستارخان، این منم ستارخان
این منم ستارخان آیم از تبریز جان
حامی ی مشروطهاش سربدار عاشقان
خشم دل اعجاز کرد دشمنم بی ساز کرد
آنچنانی شد که عشق زند با شیراز کرد
مجلسی برپا کنم دشمنم رسوا کنم
در دل میدان شهر یک تنه غوغا کنم
مینویسم با دوات آمدم سوی نجات
تا که از جان رقیبان جان بگیرم از حیات
یاری از مشروطه خواهان رفته در بین رقیبان
خام نامردان شد و شد اسیر چنگشان
تابمان بی تاب کرد خوابمان بی خواب کرد
پای در بند رقیب خون به دل خون آب کرد
این منم ستارخان این منم ستار خان
این منم ستارخان آیم از تبریز جان
حامی ی مشروطهاش سربدار عاشقان
خشم دل اعجاز کرد دشمنم بی ساز کرد
آنچنانی شد که عشق زند با شیراز کرد
See Less