شایدم باید تو چشمات می دیدم، نمی دیدم
به خودم گفتم که فرقی نداره
آخرش یکی باید پا پیش بذاره
اومدم همه چی رو بهت بگم ولی باز، شک کردم
نمی دونستم حالا باید برم یا برگردم
ترسیدم که منو دست کم بگیری
بری این دلخوشی رو هم ازم بگیری
چی می شد تنهام نمی ذاشتی
تو هم ای کاش دوستم داشتی
چیزی نگفتی، چیزی نگفتم
تا شدیم آخر از همدیگه دور دور
رفتی از اینجا اونور دنیا
موندم و یه مشت خاطره ی سوت و کور
ترسیدم که منو دست کم بگیری
بری این دلخوشی رو هم ازم بگیری
چی می شد تنهام نمی ذاشتی
تو هم ای کاش دوستم داشتی
آخرش سالها گذشتن و یه روزی، تو رو دیدم
خواستم از گذشته ها بگم ولی باز می ترسیدم
ولی باز گفتم که فرقی نداره
این حرفا حالا دیگه معنی نداره
چشامو بستم و همه چی رو گفتم و خندیدم
ولی از اشکای گوشه ی چشم تو، همه چی رو فهمیدم
فهمیدم خودمو دست کم گرفتم
آخرش تو رو خودم از خودم گرفتم
فهمیدم پا پیش نمی ذاشتی
ولی انگار دوستم داشتی
تو هم انگار دوستم داشتی
See Less