Bahram Del Nevesht Cover Thumb

Del Nevesht

این یه جنگه بین منو عقاید مردمم
رنگ قلم رو ورقه فواید درد و غم
همه اشعار میره به حساب سرگذشت
یه بیت می‌نویسم یه کتابه ترجمه‌ش
بنویسم از زخم زبونای خونواده
یا از ناخالصی‌هایی که موجوده تو نژادت
تو منو دیدی تو خیابون سرم پایینه
سلاح من قلمه همه خطرم با اینه
پاهام سنگینه، می‌بینم روزیو که
نوک خنجر تو هم به خون بدنم رنگینه
چون سوادشو دارم که کلماتو با هم
جوری بچینم که بدونی توانشو دارم
دستم زحمت کشید راهش هموار بشه
حرفم میخواد با کلام خدا همکار بشه
طرفدار امروزه دشمن سابقم
یه لشکر آدم پشتمه ظاهرا
میگی از غم بوده بهرام هربار نوشتی
تو صبحو از یه آدم بدخواب گرفتی
واسه شنیدن حرفام سرتو خم کن
این آهنگ درگوشیه یکم صداشو کم کن
د بازم اشک چشاتو داری با من میباری
که عکس منه تو اتاقت کاغذ دیواری
فلاش دوربینت رو صورتم ارزش داره
بهرام تنهای دیروز امروز ارتش داره
اگه زخم صدام یا که اخم نگام به خاطر اینه
اول تو دخمه صدام شکل گرفتو
اومدیم از زیر زمین
که الان از ته بساطمون میگیره کمین
همه الان ازم منتظر لغزشن
تا زیر بار سختیا منم خم بشم
زیرش بددلی خوابه یه جفت کفشی که پامه
آخه رپ واسه ما نبوده یه تفریح سالم
که خیلی چیزا سلفیدیم توی این راه
خون و اشک قاطی کردیم ما توی این کار
حرفای توی دل منم میشه سبب
که یه هدفون تو گوش باشه، قلم جیب عقب
و توی 24 ساعت این کار منه
چون غمی نیست و باز راحت مثال تنت
وقتی که مرده تو قبرآسوده خفته
بگو بی‌خیال این دنیا مثل چاقوی کنده
زجرکش میکنه تو رو بی‌رحمه می دونی
ولی بازم یکی حرفتو می فهمه می خونی
دیگه جایی نگو بهرام چرت نوشت و
دری وری نبود حرفام، دل نوشت بود

See More

See Less

More from Bahram

Featured on