دارن یه برجی میسازن با ده هزارتا پنجره
… میگن که قد برجشون از آسمون بلندتره
برای ساختنش هزار هزار درختو سر زدن
… پرنده های بی درخت از این حوالی پر زدن
میگن که این برج بلند باعث افتخار ماس
… حیف که کسی نمیدونه خونه افتخار کجاس
باعث افتخار تویی دختر توی کارخونه
… که چرخ زنده موندنو دستای تو میچرخونه
باعث افتخار تویی سپور پیر ژنده پوش
… نه این ستون سنگیِ لال بدون چشمو گوش
(ستون آسمون خراش سایتو ننداز رو سرم
… تو شب بی ستاره هم من از تو آفتابی ترم)
یه روز میاد که آدما تو رو به هم نشون بدن
… به ارتفاعت لقبِ پایه ی آسمون بدن
اما خودت خوب میدونی پایه نداره آسمون
… اون که زمینی نمیشه با حرف پوچ اینو اون
پس مثه طبل صدا نکن نگو بلندترین منم
… من واسه رسوا کردنت حرف از درختا میزنم
درختای مرده هنوز خواب پرنده میبینن
… پرنده های بی درخت رو سیمای برق میشینن
به قد قامتت نناز آهای بلند بی خبر
… درختا باز قد میکشن حتی تو سایه ی تبر
… میگن که قد برجشون از آسمون بلندتره
برای ساختنش هزار هزار درختو سر زدن
… پرنده های بی درخت از این حوالی پر زدن
میگن که این برج بلند باعث افتخار ماس
… حیف که کسی نمیدونه خونه افتخار کجاس
باعث افتخار تویی دختر توی کارخونه
… که چرخ زنده موندنو دستای تو میچرخونه
باعث افتخار تویی سپور پیر ژنده پوش
… نه این ستون سنگیِ لال بدون چشمو گوش
(ستون آسمون خراش سایتو ننداز رو سرم
… تو شب بی ستاره هم من از تو آفتابی ترم)
یه روز میاد که آدما تو رو به هم نشون بدن
… به ارتفاعت لقبِ پایه ی آسمون بدن
اما خودت خوب میدونی پایه نداره آسمون
… اون که زمینی نمیشه با حرف پوچ اینو اون
پس مثه طبل صدا نکن نگو بلندترین منم
… من واسه رسوا کردنت حرف از درختا میزنم
درختای مرده هنوز خواب پرنده میبینن
… پرنده های بی درخت رو سیمای برق میشینن
به قد قامتت نناز آهای بلند بی خبر
… درختا باز قد میکشن حتی تو سایه ی تبر
ستون آسمون خراش …
See Less