m
Followers:
0
با خیالت شبی سر خوش به صبح آورم
شاید مگر یک نظر آید سحر در برم
با چشمان تر حیران در به در
می جویم نشان در هر رهگذر
آتش سودا به سرم
همچون صبا در سفرم
به شوق روی دلبرم
مگر بدنیا نگرم
هر دم به جستجو در راهم
جان را برای او میخواهم
بی او چه سازم جان را
چون سر کنم هجران را
اگر آن جلوه زیبا رو نبود
دل رسوای ما ناشکیبا نبود
شاید مگر یک نظر آید سحر در برم
با چشمان تر حیران در به در
می جویم نشان در هر رهگذر
آتش سودا به سرم
همچون صبا در سفرم
به شوق روی دلبرم
مگر بدنیا نگرم
هر دم به جستجو در راهم
جان را برای او میخواهم
بی او چه سازم جان را
چون سر کنم هجران را
اگر آن جلوه زیبا رو نبود
دل رسوای ما ناشکیبا نبود
See More
See Less