Ali Zand Vakili Zohreh Cover Thumb

Zohreh

یاد از آن روزی که بودی زهره یار من
دور از چشم رقیبان درکنار من
حالیا خالیست جایت ای نگار من
در شام تار من آخر کجائی زهره
یاد داری زهره آن روزی که در صحرا
دست اندر دست هم گردش کنان تنها
راه می رفتیم و در بین شقایقها
بود عالم مارا لطف و صفایی زهره
بود هنگام غروب آن روز افق زیبا
ایستادیم از برای دیدنش آنجا
تکیه تو بر سینه ام دادی سر خود را
گفتیم و با هم ما بس رازهایی زهره
چون یقین کردی که در عشقت گرفتارم
سرد گشتی و نمودی این چنین خوارم
خود نکردی فکر آخر نازنین یارم
من هم چو تو دارم
آخر خدائی زهره

See More

See Less

More from Ali Zand Vakili

Featured on