Mehdi Yarrahi Soroode Zendegi Cover Thumb

Soroode Zendegi

سخت هراسیده‌ای از دلِ یک‌ رنگِ ما
شرحِ شجاعت بخوان از خطِ آهنگِ ما
ای زده چندی به ننگ تکیه به اورنگِ ما
شیشه در آورده‌ای تا شکنی سنگِ ما

به نفرینِ گیرنده‌ی‌ مادران
به فریادِ پاشیده بر آسمان
به خشمِ خروشیده از خاوران
به عصیانِ بِشْکوهِ نسلِ جوان

برون کُن سر از زیرِ یوغِ بردگی
برآور سرودِ زندگی!
رها کُن دل از بغضِ مانده در گلو
تو هم با همه جهان بگو

رها شو رها شو زِ قیدِ آرزو
نگه‌ کُن نگه ‌کُن به صبحِ پیشِ‌ رو!
چه مانده از این شب به جز دو لکّه غم؟!
به شادی بزن طرح تازه‌ای رقم

بزن‌ پا بزن ‌پا به تختِ واژِگون!
بِشو دست و صورت به آبشارِ خون!
به‌ مهسا به نیکا به خشم و خون نگر
به آبانِ‌ از کشته لاله گون نگر

به پروانه‌ها در حصار پیله‌ها
به آزاده در بند و حصرِ میله‌ها
برای شهیدانِ خفته در خفا

آه برادر مزن شیشه‌ی خواهر به سنگ
خام مباش و مخور نانِ حرام از تفنگ
آنچه به خون شسته‌ای جانِ عزیز من است
گوش کن ای هموطن بانگِ رَسای زن است

برون کُن سر از زیرِ یوغِ بردگی
برآور سرودِ زندگی!
رها کُن دل از بغضِ مانده در گلو
تو هم با همه جهان بگو

See More

See Less

More from Mehdi Yarrahi