تو دلم غم بریزی دردمو افسون بکنی
ناز کنی شکوه کنی آتیش به جونم بزنی
ناز کنی عشوه کنی زخم زبونم بزنی
نمی گم سنگه دلت
می دونم تنگه دلت
نمی گم سنگه دلت
می دونم تنگه دلت
اگه بفروشی منو به این به اون
بیاری اسم جدایی به زبون
بپاشی نمک رو زخم دل ما
بگیری از اینو اون هی…
نمی گم سنگه دلت
می دونم تنگه دلت
نمی گم سنگه دلت
می دونم تنگه دلت
رفتی و منم اسیر گریه زاری
تو که از حال دلم خبر نداری
رفتی و منم اسیر گریه زاری
تو که از حال دلم خبر نداری
عکستو قاب میگیرم قاب از زر ناب میگیرم
عکستو قاب میگیرم قاب از زر ناب میگیرم
می ذارم روی چشام از دیده خوناب میگیرم
می ذارم روی چشام از دیده خوناب میگیرم
گفته بودی بین ما حرفی نمونده
قصه جدایی رو کی با تو خونده
گفته بودی بین ما حرفی نمونده
قصه جدایی رو کی با تو خونده
می ذارم روی چشام از دیده خوناب میگیرم
می ذارم روی چشام از دیده خوناب میگیرم
اگه یادش بره که وعده با من داره وای وای وای
دل بیچارمو به دست غم بسپاره وای وای وای
ای خدا بهار اومد یار من نیومد وای وای وای
فصل کشت و کار اومد گل من نیومد وای وای وای
دل من شکسته طاقت نداره والا
دل من شکسته طاقت نداره والا
اگه پیغوم بده دیگه دوسم نداره وای وای وای
که دیگه ناله هام براش اثر نداره وای وای وای
دل شده یک کاسه خون به لبم داده جنون
به کنارم تو بمون مرو با دیگری
See Less