Mahan Bahramkhan Sardard Cover Thumb

Sardard

هرجا راه میرم ، تو رو میبینم
بعد یادم میاد راحت رفتی
بدون من ، بدون غم ، بدون هم
قسم می خوردی به جون من
نمی شد موند حتی تو یه لحظه
دیگه قلبم از دیدنت نمی لرزه
شبا با هم بودیم ، جلو شومینه
روزا جدا از هم ، کسی مارو نبینه
تو یه نفر،همیشه مال منی
بگو مثل ما نیست روی زمین
بگیم مثل ما نیست روی زمین

هرجا راه میرم ، تورو می بینم
بعد یادم میاد
چرا شدی مث یخ سرد
مثل سر درد
نیستی یه بار سنگین روی قلبم
هرچی گذشت،شده
اوضاع بدتر

یه راه دراز و یک جاده باریک
وقتی هیچ نوری نبود، توی شب تاریک
زمان ایستاده ، عقربه جلو نمیره
هیچکی واسم بوی تورو نمیده

چراغها خاموشن ، حتی ستاره ها
سیاه می پوشن
شهر مرده ، نیست جنب و جوش
دیگهه نمیرسه ،صدای قدمهات
بگوش

هرجا راه میرم ، تورو می بینم
بعد یادم میاد
چرا شدی مثه یخ سرد
مثل سر درد
نیستی یه بار سنگین روی قلبم
هرچی گذشت،شده
اوضاع بدتر ، آرزوها پَر پر

See More

See Less

More from Mahan Bahramkhan