رسیدم آخرِ بن بست
کجاست اونی که یه روزی
می گفت تا آخر خط هست
به کی دل بستی جز من که
تو چشمامم به نامت بود
منی که ادعا کردی
نگاهم انتخابت بود
من دورِ تو
خط کشیدم، خط کشیدم
از تو که نه
از خودم ناامیدم
حیف زود رسیدیم به تهش
بگو چی دیدی ازش
لعنت به تو یادم میاد دروغاتُ
شبا صبحا بیدارم تا هشت
نه میگذرم ازت نگام رو به عقب
زدی زیر قولت عین توپ و لگد
نمیره پلکم نمیشه حس کرد
نه میشه کیف کرد و نه میشه ول کرد
بازی بوده همش عین یه حباب بزرگ
کل زندگیتُ بریزی به پای یه گرگ
ولی دادم رفت چیزی بینمون نیست
پل بینمون ریخت بازم چشامون خیس
فک می کردی دیگه هیچ جا عینمون نیست
سرده احساسم
خودِ درده احساسم
چی بگم بهت خودم دیدمت
می دونستی حساسم
چقد بهتر از منه
که دلت رو می بره
پُرم از سوال ولی بیخیال
بی خیالی بهتره
به کی دل بستی جز من که
تو چشمامم به نامت بود
منی که ادعا کردی
نگاهم انتخابت بود
من دورِ تو
خط کشیدم، خط کشیدم
از تو که نه
از خودم ناامیدم
ماها بال نداشتیم بگیریم اوج
واسه همین راحت پاشیدیم با یه دونه موج
یه روز خوش ندیدیم و بحث نکردیم ماها بدون فحش
آره بدون فحش
من توی سختیام با تو موندم
الان خاطرات تو روبرومن
دروغات روشنه مثل روزن
ولی باور نمی کنم من هنوزم
به کی دل بستی جز من که
تو چشمامم به نامت بود
منی که ادعا کردی
نگاهم انتخابت بود
من دورِ تو
خط کشیدم خط کشیدم
از تو که نه
از خودم ناامیدم
See Less