Amir Azimi Bi To Cover Thumb

Bi To

زندگی یک چمدان است که می آوریش
بار و بندیل سبک می کنی و می بریش

خودکشی ، مرگ قشنگی که به آن دل بستم
دستِ کم هر دو سه شب سیر به فکرش هستم

گاه و بیگاه پُر از پنجره های خطرم
به سَرم می زند این مرتبه حتما بپرم

چمدان دست تو و ترس به چشمان من است
این غم انگیزترین حالت غمگین شدن است

بی تو من با بدن لخت خیابان چه کنم
با غم انگیزترین حالت تهران چه کنم

بی تو پتیاره پاییز مرا می شکند
این شب وسوسه انگیز مرا می شکند

قبل رفتن دو سه خط فحش بده ، داد بکش
هی تکانم بده ، نفرین کن و فریاد بکش

قبل رفتن بگذار از تهِ دل آه شوم
طوری از ریشه بکش ارّه که کوتاه شوم

مثل سیگار ، خطرناک ترین دودم باش
شعله آغوش کنم حضرت نمرودم باش

هر پسربچه که راهش به خیابان تو خورد
یک شبه مرد شد و یکه به میدان زد و مُرد

من تو را دیدم و آرام به خاک افتادم
و از آن روز که در بندِ توام آزادم

چایِ داغی که دلم بود به دستت دادم
آنقدر سرد شدم ، از دهنت افتادم

می پرم ، دلهره کافیست خدایا تو ببخش
خودکشی دست خودم نیست ، خدایا تو ببخش

بی تو من با بدن لخت خیابان چه کنم
با غم انگیزترین حالت تهران چه کنم

بی تو پتیاره پاییز مرا می شکند
این شب وسوسه انگیز مرا می شکند

See More

See Less

More from Amir Azimi

Similar