دوباره میسازمت وطن
اگر چه با خشت جان خویش
ستون به سقف تو میزنم
اگر چه با استخوان خویش
دوباره میبویم از تو گل
به میل نسل جوان تو
دوباره میشویم از تو خون
به سیل اشک روان خویش
اگر چه با خشت جان خویش
ستون به سقف تو میزنم
اگر چه با استخوان خویش
دوباره میبویم از تو گل
به میل نسل جوان تو
دوباره میشویم از تو خون
به سیل اشک روان خویش
دوباره میسازمت وطن
اگر چه با خشت جان خویش
ستون به سقف تو میزنم
اگر چه با استخوان خویش
اگر چه صد سال مردهام
به گور خود خواهم ایستاد
که بَرکَنَم قلب اهرمن
به نعره آنچنان خویش
اگر چه پیرم ولی هنوز
مجال تعلیم اگر بُوَد
جوانی آغاز میکنم
کنار نوباوهگان خویش
دوباره میسازمت وطن
دوباره میسازمت وطن
اگر چه با خشت جان خویش
اگر چه با خشت جان خویش
ستون به سقف تو میزنم
ستون به سقف تو میزنم
اگر چه با استخوان خویش
اگر چه با استخوان خویش
دوباره میسازمت وطن
دوباره میسازمت وطن
اگر چه با خشت جان خویش
اگر چه با خشت جان خویش
ستون به سقف تو میزنم
ستون به سقف تو میزنم
اگر چه با استخوان خویش
اگر چه با استخوان خویش
دوباره میسازمت وطن
دوباره میسازمت وطن
دوباره میسازمت وطن
دوباره میسازمت وطن
دوباره میسازمت وطن
دوباره میسازمت وطن
See Less