M
Followers:
0
یه دنیا خاطره اس بین من و تو
از اون روزای تلخ ِ اشک و لبخند
تب شرجی، غروب سرخ کارون
شب تنهایی ما پای اروند…
از اون روزای تلخ ِ اشک و لبخند
تب شرجی، غروب سرخ کارون
شب تنهایی ما پای اروند…
از اون روزا که دنیا رنگ خون بود
تنم تو التهاب جنگ می سوخت
از اون روزا که بی رحمانه ترکش
لباس و به تن رزمنده می دوخت!
برای اینکه من خاک تو باشم
چه قد سرو و صنوبر هدیه دادن
چه قد خون پای آزادی من ریخت
چه نخلایی که بی سر ایستادن !
تو از من خاطرات کهنه داری
ولی زخمای من تازه اس هنوزم
یه کاری کن که بعد از این همه سال
تو آتیشی که خاموشه نسوزم !!
هنوزم میشه خرمشهر باشم
اگه ناجی این روزای من شی
جهانم خالی از نقشای زیباس
تو میتونی جهان آرای من شی!
See More
See Less