یادت هست و یادت هست
اون روزای زمستون میرفتیمو میموندیم تو خلوت خیابون
اون روزای زمستون میرفتیمو میموندیم تو خلوت خیابون
یادت میاد که اون شب موهات تو دست من بود
تو سینه ما دوتا چه آتیشی به پا بود
تو نم نم های بارون با شرشر های ناودون
تو زیر لب میگفتی لعنت به این زمستون
یادت هست و یادت هست
اون روزای زمستون میرفتیمو میموندیم تو خلوت خیابون
یادت میاد که اون شب موهات تو دست من بود
تو سینه ما دوتا چه آتیشی به پا بود
تو نم نم های بارون با شرشر های ناودون
تو زیر لب میگفتی لعنت به این زمستون
See Less